نظریه های غرب درباره انقلاب و نقد آنها بخش1_ فرضیه اقتصاد     این فرضیه عمدتا توسط دو گروه نویسندگان غربی و گروهکهای چپ گرای داخلی مطرح شد. از نظر نویسندگان غربی، بالا رفتن شدید قیمت نفت در سالهای ابتدایی دهه 50 ، باعث شد شاه ذوق مرگ بشه و دست به یه سری برنامه های اقتصادی هول هولکی بزنه که نتیجه اش تورم، کمبود کالا، افزایش حجم نقدینگی و ... شد؛ جوری که حتی تغییر دولت هویدا به آموزگار در سال 56 هم نتونست نارضایتی عمومی رو کنترل کنه و مردم یهو انقلاب کردن!     چپ گرایان داخلی هم با تکیه بر جامعه شناسی مارکسیستی، انقلاب رو حاصل اختلاف بین طبقه پرولتاریا (فقیر بیچاره ها) و طبقه بورژوا (مرفهین بی درد) میدونستن و عواملی از جمله تخریب خونه های بدون مجوز و خارج از محدوده تهران توسط شهرداری در سال 56 ، تورم 30درصدی، واردات بی رویه کالاهای خارجی و رکود بین المللی سرمایه داری رو به عنوان جرقه اولیه انقلاب معرفی میکردن.اشکالات این فرضاولا برخلاف نظریه مارکسیسم، محرومیتهای اقتصادی لزوما عامل بروز انقلاب نیستن بلکه بر عکس، اکثر انقلابهای دنیا زمانی بوده که مردم دستشون به دهنشون میرسیده. آمار و ارقام نشون میده که اقتصاد ایران هم در دهه 50 نسبت به سالهای قبل رشد محسوسی کرده بود (هر چند این ثروت بادآورده نفتی تنها به 20% بالایی جامعه اختصاص داشت).ثانیا رهبری انقلاب، افراد موثر و شعارهای مردم هیچ کدوم اقتصادی نبودن و رسیدگی به معضلات اقتصادی فقط یکی از مطالبات عمومی بود.ثالثا اگه قضیه فشار اقتصادی بود، مردم بعد از انقلاب، ده بار دیگه انقلاب میکردن. پس گرسنگی یا سیری شکم، نقشی در انقلاب نداشت.

 

دسته ها :
جمعه چهارم 11 1387
با سلام  دهه فجر رو به همه شما عزیزان تبریک میگم وامیدوارم این انقلاب تا ظهور مهدی موعود ادامه داشته باشددر این وبلاگ میخام درباره انقلاب بزرگی صحبت کنیم که همه دنیا در تحلیل اون نظرات مختلف داده انداما اون چیزی که مشخصه اینه که این انقلاب, انقلابی از جنس ایمان بود و هست وانشالله خواهد بوددر چند دسته ما به بررسی انقلاب خواهیم پرداخت امیدوارم که مورد استفاده شما عزیزان قرار بگیره یا حق   
دسته ها :
جمعه چهارم 11 1387
X