پیشینه احزاب و جریان‏هاى سیاسى ایران تقریباً، هم‏زمان با پیروزى انقلاب مشروطه مى‏باشد. که از آن‏زمان تا کنون به عناوین و اهداف مختلف نمود پیدا کرده و راه پرفراز و نشیبى را پیموده است. مهم‏ترین تشکلهاى سیاسى این دوران عبارت‏اند از: هیأت‏هاى مؤتلفه اسلامى، حزب ملل اسلامى، سازمان چریک‏هاى فدایى خلق، جبهه آزادیبخش مردم ایران )جاما(، حزب اراده ملى، حزب اعتدالیون، حزب ایران، حزب ایران نوین، حزب پان ایرانیت، حزب تجدد، حزب توده، جبهه ملّى، نهضت آزادى، حزب دموکرات، حزب دموکرات کردستان، حزب رستاخیز، حزب زحمت‏کشان، حزب سوسیالیست، حزب سومکا، فدائیان اسلام، حزب کمونیست ایران، حزب مردم، حزب مردم ایران، حزب ملیون، حزب خداپرستان سوسیالیست، حزب اعتماد ملّى، حزب اجتماعیون، حزب اجتماعیون عامیون، حزب ترقّى، حزب عدالت، حزب ملت ایران، حزب وحدت اسلامى، حزب وطن، و. براى آگاهى بیشتر ر. ک: 1- مدنى، جلال‏الدین، تاریخ سیاسى معاصر ایران، )انتشارات اسلامى، تهران، 2 (1361- یوسفیه، ولى‏الله، احزاب سیاسى، )انتشارات عطایى، تهران 3 (1351- جان فوران، مقاومت شکننده، تاریخ تحولات اجتماعى ایران، ترجمه احمد تدین، نشر رسا. 4- یراوند ابراهامیان، ایران بین دو انقلاب، نشر نى. 5- مدیر شانه‏چى، محسن، احزاب سیاسى ایران با مطالعه موردى نیروى سوم و جامعه سوسیالیستها، نشر رسا. 6- کاتوزیان، محمدعلى، اقتصاد سیاسى ایران، ترجمه محمدرضا نفیسى و کامبیز عزیزى، نشر مرکز. 7- صارمى، شهاب، اصغر، احزاب دولتى و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، مرکز اسناد. 8- تربتى سنجابى، احزاب سیاسى ایران.
نقدی بر نظریه جیمز دیویس درباره انقلاب اسلامی  جمیز دیو یس از جمله نظریه پر دازان غربی است که به تئوری اقتصاد عا مل انقلاب معتقد است . او نظریه خود را در باره انقلاب این گونه عنوان می کند که : احتمال وقوع انقلاب زمانی است که مدت طولانی از توسعه عینی اقتصادی و اجتماعی توسط یک دوره کوتاه مدت عقب گرد سریع دنبال شود .    اگر دورانی طولانی از رفاه وجود داشته باشد که طی آن این انتظار ایجاد شود که می توان نیاز هایی را به طور دائم بر آورد ساخت و بعد دوره ای از افول پیش بیاید که فرد را سر خورده کند.شکاف وسیعی میان آنچه که مردم می خواهند و آنچه که به دست آوردهاند شکل می گیرد بین انتظارات و واقعیات شکاف هست و در چنین شرایطی انتظارات کما کان رو به رشد است و افول نا گهانی با عث می شود شکاف غیر قابل تحمل ایجاد گردد و این موضوع نهایتا موجب انقلاب می شود. او این شکاف را به شکل منحنی می داند. به عبارت دیگر جیمز د یویس معتقد است بالا رفتن توقعات اقتصادی مردم به دنبال یک دوره پیشرفت اقتصادی و رکودی که پس از آن بوجود می آید باعث آن می شود که مردم از اوضاع به طور ذهنی بیمناک شوند و روحیه انقلابی پیدا کنند .    او در کتاب تحولات به سوی تئوری انقلاب خود می نویسد قبل از رسیدن به راس منحنی بیشتر به معنای افزایش امکان تشنج و بی ثباتی می باشد .    او با اشاره به منحنی جی نتیجه می گیرد که انقلاب هابه احتمال بسیار زیاد هنگامی واقع میشوند که به دنیال یک دوره طولانی پیشرفت های عینی اقصادی ، اجتماعی ، یک دوره کوتاه بر خلاف دوره قبلی پدید میآید . در این هنگام مردم نگران و حشتزده می شوند و رو به شورش و انقلاب می زنند .     عده ای از پژو هشگران و نویسندگان داخلی و خارجی سعی کردند انقلاب اسلامی ایران را بر اساس این نظریه تحلیل و تفسیر کنند به این معنا که افزایش سریع و نا گهانی بها ی نفت منابع سرشار مالی جدیدی را در دهه بین 1960 و 1970 در اختیار پیشرفت اقتصادی ایران قرار داد. این در آمد ها به قدری زیاد بود که ایران مدعی بود از بالا ترین میزان رشد اقتصادی در جهان برخوردار است .    معتقدان به این نظریه می گویند این در آمد ها باعث رونق اقتصادی و به دنیال آن رفاه، آسایش و با لا رفتن سطح زندگی مردم ایران شد . اما به یکباره در سال 1975 تولید نفت20% کاهش یافت و شرایط غیر عادی را بر ایران تحمیل کرد مردمی که به شرایط رفاه و رونق اقتصادی عادت کرده بود یکباره با کاهش تولید و قیمت نفت نوعی نا رضایتی را در جامعه ایجاد کردند که در نهایت این نا رضایتی به سر کوبی رژیم منجر شد .    نکته بسیار مهمی که در این تحلیل نا گفته و مبهم مانده است و تحلیلگرانی که از پیشرفت اقتصادی ایران در سایه افزایش ناگهانی بهای نفت سخن گفته اند به آن اشاره ای ننموده اند. این است که آن پیشرفت و رونق اقتصادی که در این تحلیل ملحوظ انگاشته شده کی و کجا و چگونه و در چه زمینه ای اتفاق افتاده است ؟ نگارنده معتقد است که در آمد های ناشی از فروش نفت هر گز در راستای توسعه اقتصادی کشور قرار نگرفته است تا بخواهد رونق اقتصادی، رفاه و آسایش برای مردم به همراه آورد .    این در آمد های باد آورده نه تنها به توسعه اقتصادی کشور کمکی نکرد بلکه اقتصاد ایران را فلج کرد . در این نوشتار به یک نمونه از آفت های در آمد های نفتی و عدم مدیریت صحیح آن در دوران محمد رضا شاه اشاره می کنیم .    ایران تا اوایل دهه 1940 عمدتا از نظر تهیه مواد غذایی خود کفا بود و می توانست حتی کمبود ارز خار جی خود را هم با صدور محصولات کشا ورزی از جمله پنبه، میوه و خشکبار تا مین کند .    در سال52 زمانی که در آمد ایران از نفت سریعا افزایش یافت میزان سر مایه گذاری در کشاورزی تنها8 % از در آمد ملی را به خود اختصاص می داد این عا مل منجر به وجود وضعیتی همراه با یاس و رکود در جامعه روستایی و کشا ورزان شد و سیل کشا ورزان بیکار به شهر تبعات بسیاری را به همراه داشت .     از اوایل سال 55 به علت تقلیل در آمد نفت اجرای پرو ژ ه های سا ختمانی کاهش یافت و در نتیجه کار گران کشا ورز به خیل بیکاران پیوستند چرا که با وضع بد کشاورزی در روستا ها امکان با زگشت آنها غیر ممکن بود . در آمد های نفتی روز به روز کشور را در زمینه کشاورزی که یک صنعت استراتژیک است وابسته کرد .    لذا اگر چه افزایش بهای نفت برای رژیم شاه منابع سر شاری را به با ر آورد ولی این در آمد ها متاسفانه صرف کمک به سیستم مالی پولی و بلوک غرب و خرید سهام شرکت ها و کار خانه ها و شرکت های ورشکسته اروپا و آمریکا و خرید دیوانه وار فر آورد ه های شیطانی گردید و ته مانده آن هم صرف خرید گندم آمریکا، برنج و سایر محصولات کشا ورزی و در نهایت نا بودی کشا ورزی و وابسته کردن کشور به خارج را فراهم آورد . بزرگترین اشتباه طرفداران این نظریه این است که سرازیر شدن پول های نفت را با توسعه اقتصادی یکی انگاشته اند در حالی که این دو مقوله تفا وت های بسیاری با یکدیگر داشتهاند حال چگونه ممکن است در چنین وضعیتی انتظار داشت و توقعات آنان را آنقدر بالا برود که نخواهند دست به انقلاب و سر نگونی شاه بزنند . جدای از این بحث یک موضوع دیگر هم هست که این تئوری را زیر سوال می برد و نا رسا بودن آن را ثابت می کند نگاهی به تظاهرات ملت ایران در اوج انقلاب اسلامی و توجه به نوع شعار آنها و مطالبات آنان نشان می دهد که آنها هر گز در این تظاهرات رفاه مادی ، آسایش و هر آنچه رونق اقتصادی یک دور خاص به آنها داده بود و بعد از آنها گرفته بود را مطالبه نمی کردند . آیا اهداف انقلاب اسلامی با دستا ورد هایی که رکود اقتصادی از مردم سلب کرده بود انطباق داشت ؟    در آمد های سرشار نفتی و به قول طرفدارن این نظریه رونق و پشرفتهای اقتصادی هر گز نتوانست وضعیت نا بسا مان روستائیان ما را که در اوج فقر و تنگدستی زندگی می کردند سا مان بدهد و هر گز نتوانست فاصله عمیق طبقاتی اغنیا و فقرا را در شهرهایما کاهش دهد . سوال این است آن رونق و رفاه . آسایشی که این نظریه به آن معتقد است در کجا و چگونه رخ داده است که حا لا رکود اقتصادی و کاهش بهای نفت بخواهد آن را از مردم سلب کند . ضعف دیگر این تئوری که به تئوری اصلی یعنی نظریه جیمز دیویس بر میگردد این است که اساسا او در تئوری خود هر گز نگفته است که حد قابل تحمل شکاف میان توقعات و دست آورد ها چقدر است ؟ دیگر آنکه مدت افزایش توقعات یا همان رونق اقتصادی و مدت رکود باید چقدر باشد که در این نظریه مبهم است . در نهایت باید گفت همه آنانی که معتقدند شکم های سیر مردم که در یک دوره کوتاه طعم تلخ ضعف و گرسنگی را چشید باعث انقلاب شد، راه اشتباهی را در تحلیل انقلاب اسلامی پیموده اند . ریشه اصلی انقلاب را باید در عا مل دیگر ی جست .      در مورد علل و عوامل بوجود اومدن انقلاب اسلامی ایران، حرف و حدیثهای زیادی گفته شده که مهمترین اونها این چندتاست1 :  1_ فرضیه اقتصاد     این فرضیه عمدتا توسط دو گروه نویسندگان غربی و گروهکهای چپ گرای داخلی مطرح شد. از نظر نویسندگان غربی، بالا رفتن شدید قیمت نفت در سالهای ابتدایی دهه 50 ، باعث شد شاه ذوق مرگ بشه و دست به یه سری برنامه های اقتصادی هول هولکی بزنه که نتیجه اش تورم، کمبود کالا، افزایش حجم نقدینگی و ... شد؛ جوری که حتی تغییر دولت هویدا به آموزگار در سال 56 هم نتونست نارضایتی عمومی رو کنترل کنه و مردم یهو انقلاب کردن!     چپ گرایان داخلی هم با تکیه بر جامعه شناسی مارکسیستی، انقلاب رو حاصل اختلاف بین طبقه پرولتاریا (فقیر بیچاره ها) و طبقه بورژوا (مرفهین بی درد) میدونستن و عواملی از جمله تخریب خونه های بدون مجوز و خارج از محدوده تهران توسط شهرداری در سال 56 ، تورم 30درصدی، واردات بی رویه کالاهای خارجی و رکود بین المللی سرمایه داری رو به عنوان جرقه اولیه انقلاب معرفی میکردن.اشکالات این فرضاولا برخلاف نظریه مارکسیسم، محرومیتهای اقتصادی لزوما عامل بروز انقلاب نیستن بلکه بر عکس، اکثر انقلابهای دنیا زمانی بوده که مردم دستشون به دهنشون میرسیده. آمار و ارقام نشون میده که اقتصاد ایران هم در دهه 50 نسبت به سالهای قبل رشد محسوسی کرده بود (هر چند این ثروت بادآورده نفتی تنها به 20% بالایی جامعه اختصاص داشت).ثانیا رهبری انقلاب، افراد موثر و شعارهای مردم هیچ کدوم اقتصادی نبودن و رسیدگی به معضلات اقتصادی فقط یکی از مطالبات عمومی بود.ثالثا اگه قضیه فشار اقتصادی بود، مردم بعد از انقلاب، ده بار دیگه انقلاب میکردن. پس گرسنگی یا سیری شکم، نقشی در انقلاب نداشت.
نظریه های غرب درباره انقلاب و نقد آنها بخش1_ فرضیه اقتصاد     این فرضیه عمدتا توسط دو گروه نویسندگان غربی و گروهکهای چپ گرای داخلی مطرح شد. از نظر نویسندگان غربی، بالا رفتن شدید قیمت نفت در سالهای ابتدایی دهه 50 ، باعث شد شاه ذوق مرگ بشه و دست به یه سری برنامه های اقتصادی هول هولکی بزنه که نتیجه اش تورم، کمبود کالا، افزایش حجم نقدینگی و ... شد؛ جوری که حتی تغییر دولت هویدا به آموزگار در سال 56 هم نتونست نارضایتی عمومی رو کنترل کنه و مردم یهو انقلاب کردن!     چپ گرایان داخلی هم با تکیه بر جامعه شناسی مارکسیستی، انقلاب رو حاصل اختلاف بین طبقه پرولتاریا (فقیر بیچاره ها) و طبقه بورژوا (مرفهین بی درد) میدونستن و عواملی از جمله تخریب خونه های بدون مجوز و خارج از محدوده تهران توسط شهرداری در سال 56 ، تورم 30درصدی، واردات بی رویه کالاهای خارجی و رکود بین المللی سرمایه داری رو به عنوان جرقه اولیه انقلاب معرفی میکردن.اشکالات این فرضاولا برخلاف نظریه مارکسیسم، محرومیتهای اقتصادی لزوما عامل بروز انقلاب نیستن بلکه بر عکس، اکثر انقلابهای دنیا زمانی بوده که مردم دستشون به دهنشون میرسیده. آمار و ارقام نشون میده که اقتصاد ایران هم در دهه 50 نسبت به سالهای قبل رشد محسوسی کرده بود (هر چند این ثروت بادآورده نفتی تنها به 20% بالایی جامعه اختصاص داشت).ثانیا رهبری انقلاب، افراد موثر و شعارهای مردم هیچ کدوم اقتصادی نبودن و رسیدگی به معضلات اقتصادی فقط یکی از مطالبات عمومی بود.ثالثا اگه قضیه فشار اقتصادی بود، مردم بعد از انقلاب، ده بار دیگه انقلاب میکردن. پس گرسنگی یا سیری شکم، نقشی در انقلاب نداشت.

 

دسته ها :
جمعه چهارم 11 1387
با سلام  دهه فجر رو به همه شما عزیزان تبریک میگم وامیدوارم این انقلاب تا ظهور مهدی موعود ادامه داشته باشددر این وبلاگ میخام درباره انقلاب بزرگی صحبت کنیم که همه دنیا در تحلیل اون نظرات مختلف داده انداما اون چیزی که مشخصه اینه که این انقلاب, انقلابی از جنس ایمان بود و هست وانشالله خواهد بوددر چند دسته ما به بررسی انقلاب خواهیم پرداخت امیدوارم که مورد استفاده شما عزیزان قرار بگیره یا حق   
دسته ها :
جمعه چهارم 11 1387
X